Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین،  دریای خزر بزرگترین دریاچه جهان، شمال کشور را به بهشتی زیبا تبدیل کرده و سالانه حجم زیادی مسافر و گردشگر را به خود جلب می کند، علاوه بر این زیستگاه و مامن گونه های مختلف جانوری است که گل سرسبد آنها ماهیان خاویاری اهمیت خاصی به این دریا داده است، در اطراف وسعت ۶۰۰ هزار و ۳۸۴ کیلومتر مربعی این دریا کشورهای ایران، روسیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان واقع شده اند و از مواهب آن بهره مند می شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خط ساحلی ۷ هزار کیلومتری دریای خزر در طول سالیان دستخوش تغییرات زیادی شده و کشورهای اطراف خود را تحت تاثیر قرار داده است از جمله این تغییرات نوسانات گاه و بیگاه تراز آب دریای خزر است که عوارضی مانند کم آب و خشک شدن خلیج گرگان و تالاب میانکاله را به همراه داشته که در این شرایط انواع گونه های جانوری و هزاران پرنده بومی و مهاجر به زحمت افتادند.

البته با نگاهی به تاریخ می توان دید که کاهش و افزایش تراز آب دریای خزر در طول تاریخ همواره وجود داشته و به دوره ساسانیان بر می گردد، تاریخ نوشته ها نشان می دهند که در ۱۵۰۰ سال قبل یعنی در دوره ساسانیان سطح تراز آب دریای خزر افتی به اندازه منهای ۳۳ داشت، یعنی به ۳۳ متر پایین تر از سطح آب اقیانوس ها رسید، این افت آب باعث شد تا تپه های ماسه ای در سواحل جنوبی دریای خزر شکل بگیرند تپه هایی که امروزه در میانکاله و زیبا کنار می بینیم حاصل همان پسروی گسترده است چون در این شرایط محیط کاملا قاره ای و بادی می شود که تسلط باد و هوای نسبتا خشک در منطقه شرایط را برای تشکیل تپه های ماسه ای فراهم می کند.

بنابراین در دوره های مختلف همچنان شاهد نوسانات تراز آب دریای خزر بودیم، چندی پیش رییس سازمان نقشه برداری کشور اعلام کرده بود که براساس رصد ایستگاه‌های پایش سطح تراز دریا، تراز آب دریای خزر در مدت ۱۵ سال گذشته بیش از ۲ متر کاهش یافته است.

علی جاویدانه افزود: ۲۰ ایستگاه سنجش تراز سطح دریا در کشور وجود که از این تعداد ۵ ایستگاه در شمال کشور و دریای خزر مستقر است، این ایستگاه‌ها رفتار جزر و مدی دریای خزر را به صورت سالانه بررسی می کنند و بر اساس آن اطلاعات سطح تراز استخراج می شود.

در این راستا پژوهشگر دریایی درباره نوسانات و کاهش تراز آب دریای خزر در گفت و گو با خبرنگار محیط زیست ایرنا به شرایط نامطلوب نوسانات تراز آب دریای خزر اشاره کرد و گفت: سرعت کاهش تراز آب دریای خزر در حال افزایش است، به طوری که سطح تراز آب خزر از سال ۱۳۷۴ شمسی تاکنون نزدیک به ۲ متر کاهش یافته است.

همایون خوشروان افزود: سطح تراز آب دریای خزر با سرعت بسیار زیاد در حال کاهش است به طوری که بررسی های اولیه نشان داده که سال ۲۰۲۲ نسبت به ۲۰۲۱ نزدیک به ۲۵ سانتیمتر سطح تراز آب خزر کاهش داشته که رقم بسیار بالایی است و برای خزر بی سابقه است.

وی اظهار داشت: نکته دیگر این است که در ماه دسامبر امسال (دی ماه) سطح تراز آب دریای خزر به منهای ۲۹ رسیده که این تقریبا معادل ترازی است که خزر در سال ۱۳۵۷ به ثبت رسانده و این نشان می دهد که دوباره کاهش سطح تراز آب خزر با آن سرعت فزاینده در حال تکرار شدن است.

مدیر سابق مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر اظهار داشت: در واقع حدود ۴۴ سال پیش تراز آب خزر به منهای ۲۹ رسید و اکنون هم در حال رسیدن به همان تراز است و روند گرمایش زمین نیز در حال سرعت دادن به این روند است.

وی گفت: اما مساله خطرناک تر و نگران کننده تر پیش بینی ها درباره کاهش تراز آب دریای خزر در پایان قرن حاضر است، در واقع بر اساس آخرین پیش بینی دانشمندان امریکایی و روسی که با مدل های محاسباتی بر روی تاثیر گرمایش زمین انجام دادند برآورد کردند که سطح تراز آب دریای خزر در پایان قرن حاضر بین ۹ تا ۱۸ متر کاهش خواهد یافت.

خوشروان اظهارداشت: در واقع با مدل های محاسباتی که روی تغییر اقلیم انجام دادند به این پیش بینی رسیدند که اگر این اتفاق بیفتد خزر به شرایطی بر می گردد که ۱۵۰۰ سال قبل در پسروی دربند اتفاق افتاد و آن زمان سطح تراز آب دریای خزر به منهای ۳۷ متر پایین تر از سطح تراز آب اقیانوس ها رسید بنابراین به نظر می رسد تاریخ خزر دوباره در حال تکرار شدن است.

وی گفت: نتیجه گزارش پژوهشی این گروه بین المللی دانشمندان در سال ۲۰۱۷ در نشریه آمریکایی Geophysical Research Letters منتشر شده است.

وی تاکید کرد: شواهد نشان می دهد سرعت کاهش تراز آب دریای خزر در حال افزایش است، یعنی سال گذشته نسبت به امسال حدود ۲۵ سانتیمتر کاهش سطح تراز داشتیم، با توجه به اینکه در دسامبر ۲۰۲۲ یعنی آذرماه امسال تراز آب منهای ۲۹ بود این یعنی اینکه دوباره داریم به تراز آب در سال ۱۹۵۷ می رسیم چون آن سال پیک بیشترین پسروی آب دریای خزر یعنی حدود منهای ۲۹ بود و این اتفاق دوباره در حال تکرار شدن است که اگر این اتفاق بیفتد دوباره بحث خشک شدن خلیج گرگان جدیت بیشتری پیدا می کند و تالاب انزلی و تالاب های ساحلی تحت تاثیر خشکی قرار خواهند گرفت که این زنگ خطر نگران کننده ای برای همه کشورهای ساحلی دریای خزر است.

سطح تراز منفی ۲۹ یعنی تراز آب دریای خزر نسبت به سطح آب اقیانوس ها و دریاهای آزاد منهای ۲۹ متر پایین تر است.

خوشروان افزود: البته دریای خزر دارای نوسانات فصلی است، معمولا از ژانویه (خرداد) که یخ های خزر به مرور شروع به آب شدن می کند تا ماه جولای (تیر) سطح تراز آب خزر افزایش می یابد، از تیرماه به بعد به آرامی سطح تراز آب خزر کاهش می یابد، دسامبر معمولا زمانی است که کاهش فصلی سطح تراز آب دریای خزر در پایین ترین حد قرار دارد.

وی اظهار داشت: نوسانات فصلی دریای خزر بین ۳۰ تا ۵۰ سانتیمتر در سال است، بنابراین وقتی می گوییم منهای ۲۹ یعنی در آن ماه این اتفاق افتاده کما اینکه در ماه تیر یا خرداد سال آینده ممکن است این منهای ۲۹ بشود منهای ۲۸.۵، بنابراین آن چیزی که مسلم است این است که دریای خزر دارد به روند پسروی خودش ادامه می دهد یعنی دارد به همان روند قبلی خود بر می گردد، شواهد نشان می دهد که شدت سرعت کاهش سطح تراز خزر افزایش یافته و این باعث بالا رفتن حجم نگرانی ها می شود اگر تراز خزر از منهای ۲۹ هم پایین تر برود دیگر بحران به شکل جدی خودش را نشان می دهد که بزرگترین آنهم خشک شدن کامل خلیج گرگان خواهد بود.

مدیر سابق مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر گفت: کاهش ریزش های جوی، کاهش دبی رودخانه ولگا، یخ بستن سطح آب خزر در بخش های شمالی برخی دلایل کاهش سطح تراز آب دریای خزر است، در واقع زمانی که آب بخش شمالی به علت برودت هوا یخ می بندد، بخبندان دیگر اجازه نمی دهد آبی به بخش جنوبی برسد برای همین سطح تراز کاهش می یابد اما زمانی که یخ ها آب می شوند دوباره سطح تراز افزایش می یابد که این همان نوسانات فصلی خزر است.

وی افزود: اینکه گفته بودند روس ها روی ولگا سد زدند و اجازه نمی دهند آب وارد ولگا و بعد خزر شود پایه و اساس ندارد چون اگر این کار را بکنند بیشترین ضرر به خودشان بر می گردد زیرا بخش شمالی خزر عمق بسیار کمی دارد و اگر آنها مانع رسیدن آب به خزر شوند بیشترین ضرر از عقب نشینی خزر متوجه آنها می شود، بنابراین این کاهش سطح طبیعی است، در واقع حوضه آبخیز رودخانه ولگا در منطقه ای بسیار خشک قرار گرفته و اگر رطوبت به اندازه کافی به آن نرسد و بارندگی ها کاهش یابد دبی رودخانه ولگا هم کاهش می یابد که معمولا در مواقع پسروی این اتفاق می افتد که الان دوباره در حال تکرار شدن است.

خوشروان تاکید کرد: این پسروی ها و پیشروی ها رفتار طبیعی خزر است که البته اکنون به علت گرمایش زمین تشدید شده است بنابراین هیچ راهکاری ندارد فقط باید استراتژی سازگاری با کاهش سطح تراز آب خزر داشته باشیم.

وی گفت: عوارض این رفتار یکی خشک شدن خلیج گرگان است و زمانی که دوباره تراز بالا بیاید طبیعت خودش را تطبیق می دهد و خود را می سازد، همین اتفاقی که الان می بینم برای خزر و خلیج گرگان پیش آمده یکبار سال ۵۷ رخ داد یعنی از سال ۴۷ تا ۵۷ ناگهان سطح تراز آب خزر بسیار کاهش یافت و به منهای ۲۹ رسید و بخش وسیعی از خلیج گرگان، تالاب گمیشان خشک شد و تالاب های ساحلی همه تحت تاثیر قرار گرفتند الان دوباره در حال تکرار شدن است با این تفاوت که اکنون گرمایش جهانی بیشتر دارد خودش را نشان می دهد چون درجه حرارت کره زمین بیشتر افزایش یافته است.

گزارش از کیمیا عبدالله‌پور

کد خبر 741812 منبع: ایرنا برچسب‌ها خبر مهم دریای خزر محیط زیست ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر خبر مهم دریای خزر محیط زیست ایران دوباره در حال تکرار شدن کاهش تراز آب دریای خزر سطح تراز آب دریای خزر سطح تراز آب خزر کاهش سطح تراز نشان می دهد خلیج گرگان بر می گردد متر پایین پیش بینی متر کاهش پایین تر خشک شدن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۰۰۰۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دوئل جنگنده‌ها؛ افعی آمریکایی بهتر است یا مهاجم روسی؟

در آسمان اوکراین، یکی از دراماتیک‌ترین دوئل جنگنده‌ها در دهه‌های اخیر بین یک جت قدیمی، اما بسیار قدرتمند غربی و یکی از پیشرفته‌ترین جنگنده‌های روسیه در حال شکل‌گیری است: نبرد F-۱۶ Fighting Falcon در مقابل سوخوی سو-۳۵.

به گزارش روزیاتو، این رویارویی چیزی بیش از یک درگیری میان دو جت جنگنده خواهد بود. این نبرد فلسفه‌ها بین تصویر روس‌ها از جنگنده‌های بهینه سازی شده برای نبرد هوایی، در مقابل تصور غربی از جت‌هایی خواهد بود که به یک اندازه در نبرد هوا به هوا و هوا به زمین مهارت دارند.

همچنین این نبرد، نبردی بین قدیم و جدید است. F-۱۶‌هایی که اوکراین دریافت خواهد کرد در دهه ۱۹۷۰ طراحی شده اند، هرچند در طول سال‌ها به کررات ارتقا یافته اند. با این وجود، اوکراین که ناامید از جایگزینی ناوگان رو به کاهش جنگنده‌های سوخو۲۷ و میگ-۲۹ دوران شوروی خود است، خوشحال خواهد شد که ۴۵ فروند یا بیشتر F-۱۶ قبلاً متعلق به بلژیک، دانمارک، هلند و نروژ را که در حال جایگزینی فالکون‌های خود با جنگنده‌های رادار گریز F-۳۵ هستند. با توجه به اینکه خلبانان اوکراینی در حال حاضر در ایالات متحده و سایر کشور‌ها در حال آموزش هستند، اولین F-۱۶ با خلبان اوکراینی ممکن است تابستان امسال به پرواز دربیاید.

اف-۱۶ در برابر سو-۳۵: بر اساس اعداد و ارقام

اف-۱۶

وظیفه عمده: جنگنده چندمنظوره نبرد هوا به هوا و هوا به زمین

طول بال: حدود ۱۰ متر

طول: ۱۵ متر

ارتفاع: ۴.۹ متر

وزن: ۸،۹۳۶ کیلوگرم بدون سوخت

سرعت: ۲،۴۰۰ کیلومتر بر ساعت (ماخ ۲ در ارتفاع)

برد عملیاتی (F-۱۶A/B): ۹۲۰ کیلومتر

قیمت: ۶۳ میلیون دلار برای جدیدترین مدل F-۱۶V

سو-۳۵

وظیفه عمده: جنگنده چندمنظوره نبرد هوا به هوا و هوا به زمین

طول بال: ۱۵.۳ متر

طول: ۲۱.۹ متر

ارتفاع: ۵.۹ متر

وزن: ۱۹،۰۰۰ بدون سوخت

حداکثر سرعت: ۲،۴۰۰ کیلومتر بر ساعت (ماخ ۲.۲۵ در ارتفاع)

برد عملیاتی: تقریباً ۱،۵۸۴ کیلومتر

قیمت: ۸۵ میلیون دلار (برآورد)

Su-۳۵ اولین نبرد رسمی خود را در جریان مداخله روسیه در سال ۲۰۱۶ در سوریه انجام داد. اما جنگ در اوکراین غسل ​​تعمید آتش واقعی Su-۳۵ در برابر حریفی است که به جنگنده‌های مدرن و موشک‌های ضدهوایی مجهز شده است. مقایسه F-۱۶ با Su-۳۵ آسان نیست. F-۱۶ یک هواپیمای نسل چهارم است که در اواخر دهه ۱۹۷۰ در کنار F-۱۵ Eagle و Su-۲۷ و MiG-۲۹ شوروی وارد خدمت شد. Su-۳۵ بخشی از نسل ۴.۵ محسوب می‌شود که جنگنده‌های نسل چهارم ارتقا یافته‌ای هستند که در اواخر دهه ۱۹۹۰ معرفی شدند، از جمله F/A-۱۸ E/F Super Hornet، Typhoon، Rafale و MiG-۳۵.

برین تانهیل، کارشناس دفاعی و خلبان سابق نیروی دریایی ایالات متحدهمی گوید: «این یک ایراد به F-۱۶ نیست، اما این جنگنده در دهه ۱۹۷۰ طراحی شده است.» در هر صورت، ریسک در رویارویی این دو جنگنده از این بالاتر نخواهد بود. در حالی که جنگنده‌های ساخت آمریکا و روسیه از زمان جنگ کره در سال ۱۹۵۰ دوئل می‌کردند، درگیری آتی در آسمان اوکراین حیاتی خواهد بود. نیروی هوایی روسیه علیرغم برتری عددی و تکنولوژیکی در اوکراین عملکرد ضعیفی داشته است، با این حال حملات هوایی اخیر با استفاده از بمب‌های گلایدری، سیستم‌های دفاعی اوکراین را ویران کرده است. برای توقف بمباران روسیه و راه اندازی یک ضد حمله موفق، اوکراین حداقل باید کنترل این کشور بر هوا را به چالش بکشد و در حالت ایده آل بتواند حملات هوایی خود را انجام دهد.

Viper و Flanker

F-۱۶ فایتینگ فالکون (که معمولاً به عنوان “Viper ” و گاهی اوقات “Lawn Dart” شناخته می‌شود) بعد از یک شکست و از روی شرم خلق شد. در طول جنگ ویتنام، قدرتمندترین کشور جهان نتوانسته بود بر نیروی هوایی کوچک ویتنام شمالی غلبه کند. یکی از دلایل این بود که ارتش ایالات متحده از هواپیما‌هایی مانند F-۴ Phantom استفاده می‌کرد – جنگنده‌ای قدرتمند، اما سنگین که در اصل برای رهگیری بمب افکن‌های شوروی طراحی شده بود تا میگ‌های چابک.

این امر باعث شد گروهی بحث‌برانگیز از مبتکران – “مافیای جنگنده” افسانه‌ای – نیروی هوایی ایالات متحده را متقاعد کنند که به جنگنده‌ای کوچک، سبک و نسبتاً ارزان نیاز دارد که بتواند به جای اتکا به موشک‌های هوا به هوای دوربردی که اف-۴ داشت، به شکل تن به تن بجنگد. نتیجه یکی از پرکارترین جت‌های مدرن بود که از سال ۱۹۷۶ بیش از ۴،۶۰۰ فروند از آن ساخته شد، توسط ۲۵ کشور خریداری گردید و تعداد این کشور‌ها همچنان رو به افزایش است. همچنین نسبت به اکثر جنگنده‌های کنونی، به ویژه در دست نیرو‌های هوایی ایالات متحده و اسرائیل، نبرد‌های بیشتری را تجربه کرده است.

Viper حدود ۱۵ متر طول دارد و طول بال آن ۱۳ متر و وزن آن حدود ۱۰ تن است. می‌تواند به سرعت ۲ ماخ (دوبرابر سرعت صوت) برسد، قدرت مانور بالایی دارد و به یک توپ ۲۰ میلی متری و همچنین ۱۱ نقطه نصب برای حمل سلاح و مخازن سوخت بیرونی، به علاوه غلاف‌هایی برای مختل کردن رادار‌ها و شناسایی اهداف زمینی برای مهمات هدایت شونده نقطه زن است. تسلیحات دقیق آن بعد از رسیدن به دست اوکراین به این بستگی دارد که ایالات متحده و اروپا با چه مهماتی موافقت کنند، اما F-۱۶ در مأموریت‌های هوا به هوا و هوا به زمین به همان اندازه قدرتمند است. علاوه بر موشک‌های راداری با برد متوسط ​​AIM-۱۲۰ و موشک‌های گرما یاب AIM-۹ Sidewinder، این جنگنده می‌تواند بمب‌های گلاید JDAM، موشک‌های ضد تشعشع HARM و احتمالا موشک‌های اروپایی دوربرد مانند Storm Shadow ساخت بریتانیا را حمل کند.

موشک هوا به هوای پیشرفته میان برد AIM-۱۲۰ یا AMRAAM از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. برخلاف موشک‌های هوا به هوای فعلی اوکراین که با رادار هدایت می‌شوند، که باعث می‌شود جنگنده‌ها مجبور باشند به طور مداوم قفل رادار را روی هدف نگه دارند، AMRAAM دارای یک رادار «شلیک کن و فراموش کرن» است که به طور خودکار روی هدف قفل می‌کند.

اما تطبیق پذیری برای همه چیز به معنای توانایی کمتر در یک چیز است. تانهیل می‌گوید: «می توانید از F-۱۶ برای ماموریت هوا به هوا استفاده کنید، اما به خوبی F-۱۵ نیست. می‌توانید از آن برای پشتیبانی هوایی در فاصله نزدیک استفاده کنید، اما به خوبی A-۱۰ نیست. می‌تواند حمله زمینی انجام دهد، اما به خوبی F-۱۵E Strike Eagle نیست. … این هواپیما تقریباً در همه چیز خوب است، اما در هیچ چیز بهترین نیست».

Su-۳۵ نیز تاریخچه پیچیده‌ای دارد. این هواپیما از Su-۲۷ (نام رمز ناتو: “Flanker”) متعلق به دهه ۱۹۷۰، یک هواپیمای برتری هوایی طراحی شده برای نبرد هوا به هوا مشتق شده است. هدف این بود که این جنگنده پاسخ شوروی به F-۱۵ باشد: فقط نگاه کردن به این دو هواپیمای دو موتوره نشان می‌دهد که آن‌ها اشتراکات بیشتری نسبت به F-۱۵ و F-۱۶ تک موتوره دارند.

جنگنده Su-۳۵ در اوایل دهه ۱۹۸۰ به عنوان یک نسخه با قدرت مانور بیشتر از Su-۲۷ Flanker خلق شد (از این رو Su-۳۵ به عنوان “Flanker-E” یا “Super Flanker” شناخته می‌شود). پس از آزمایشات سوخوی با نمونه‌های اولیه مختلف در دوران حکومت شوروی و سپس روسیه، Su-۳۵ فعلی در اوایل دهه ۲۰۰۰ به عنوان یک Su-۲۷ بهبود یافته با برخی قابلیت‌های هوا به زمین معرفی شد که آن را بیشتر به جنگنده‌های بمب‌افکن مانند F-۱۶ شبیه می‌کرد.

Su-۳۵ از لحاظ جثه بسیار بزرگ‌تر از F-۱۶ است. Su-۳۵ با طول ۱۵.۳ متر و طول بال حدود ۲۲ متر، حدود ۵۰ درصد بزرگتر از F-۱۶ است. با بیش از ۱۸ تن وزن، تقریباً دو برابر وزن Viper را دارد. Su-۳۵ مجهز به یک توپ ۳۰ میلی متری و همچنین ده نقطه سخت اتصالی است که آن را قادر به پرتاب مجموعه‌ای از مهمات هوا به هوا و هوا به زمین می‌کند. آنچه که اوکراین و غرب را به طور ویژه نگران می‌کند، موشک‌های هوا به هوای راداری دوربرد R-۳۷ و R-۷۷ آن است که سلاح‌هایی با قابلیت شلیک کن و فراموش کردن هستند و می‌توانند هواپیما‌های اوکراینی را از خارج از برد موشک‌های هوا به هوای این کشور هدف قرار دهند.

چیزی که این مقایسه را پیچیده‌تر می‌کند، تنوع هواپیما‌های درگیر است. انواع زیادی از F-۱۶‌ها با نیم قرن سابقه وجود دارد، از جمله «بلوک‌های» مختلف افعی‌های نیروی هوایی ایالات متحده و همچنین مدل‌های خاص برای خریدارانی مانند اسرائیل. تازه‌ترین نسخه به نام F-۱۶ Block ۷۰ با رادار الکترونیکی پیشرفته APG-۸۳، موتور ارتقا یافته و مخازن سوخت منطبق شده است.

اما F-۱۶‌های دانمارکی و هلندی که به اوکراین قول داده شده اند، مدل‌های دوران جنگ سرد هستند. آن‌ها مدل‌های F-۱۶ MLU (به‌روزرسانی عمر متوسط) هستند که F-۱۶A/B‌های اروپایی اواخر دهه ۱۹۷۰ هستند که در اواسط دهه ۱۹۹۰ با ویژگی‌هایی مانند رادار بهبودیافته AN/APG-۶۶ (V) ۲، (یک سنسور قدیمی غیر AESA)، ناوبری GPS، و قابلیت شلیک موشک‌های AIM-۱۲۰ ارتقا یافته است. منطقی است که فرض کنیم آن‌ها نسبت به جدیدترین Viper‌ها ضعیف‌تر هستند، اما بسیار برتر از F-۱۶‌های دوران جنگ سرد خواهند بود.

تانهیل تصریح می‌کند: «با به‌روزرسانی Mid-Life، چیزی که باید در نظر داشته باشید این است که این هواپیما‌ها به طور مداوم از لحاظ نرم‌افزاری ارتقا می‌یابند که به آن‌ها اجازه می‌دهد از تسلیحات مدرن استفاده کنند».

Su-۳۵ قدرت مانور بالاتری دارد، اما این موضوع کمک چندانی به برتری این جنگنده نمی‌کند

به طور معمول، یک وسیله نقلیه کوچکتر از یک وسیله نقلیه بزرگتر قدرت مانور بیشتری دارد. اما برای جنگنده‌های جت، ماجرا به این سادگی نیست. عوامل فنی مختلفی مانند بارگیری بال (مزیت: F-۱۶) و نسبت پیشرانه به وزن برای شتاب سریع (برتری: Su-۳۵) وجود دارد.

آنچه قابل توجه است این است که Su-۳۵ “فوق مانورپذیر” در نظر گرفته می‌شود، تا حد زیادی به این دلیل که از جهت دهی رانش سود می‌برد، که از نازل‌های قابل هدایت برای هدایت نیروی پیشرانه موتور استفاده می‌کند. با استفاده از قابلیتی که تنها در چند هواپیما از جمله F-۲۲ و Su-۳۰MKI یافت می‌شود، Su-۳۵ می‌تواند مانور دیدنی کبرا را انجام دهد، جایی که جنگنده به طور ناگهانی سرعتش را کاهش داده و روی دم خود می‌ایستد که باعث می‌شود هواپیمای دشمن به هدف نزند.

در حالی که مانور کبرا در نمایش‌های هوایی قابل توجه است، سرعت و انرژی را نیز از هواپیما سلب می‌کند، که در یک جنگ تن به تن چیز خوبی نیست. اما مشکل واقعی این است که در حالی که مانورپذیری در جنگ جهانی دوم یا جنگ ویتنام یک مسئله بود، اما در نبرد‌های هوایی مدرن دیگر یک فاکتور تعیین کننده به حساب نمی‌آید. اگر جت‌های امروزی نبرد تن به تنی انجام دهند، احتمالاً به این دلیل است که یک یا هر دو طرف مرتکب اشتباه شده یا توانایی فنی برای حمله از فاصله ایمن را نداشته اند. رویه این است که جنگنده‌های مدرن، مانند F-۳۵، به عنوان تک تیرانداز‌های هوایی عمل می‌کنند که به شکل مخفیانه، طعمه خود را با موشک هوا به هوای دوربردی که هدف حتی تا زمانی که دیگر خیلی دیر شده آن را شناسایی نمی‌کند، هدف قرار می‌دهند.

تانهیل می‌گوید: «آنچه واقعاً اهمیت دارد رادار شما، برد شما، اتصال [شبکه]شما و میزان قابل مشاهده بودن اندک [پنهانکاری]شماست. رادار تعیین می‌کند که چه زمانی طرف دیگر را می‌بینید. برد به شما امکان می‌دهد مشخص کنید چه زمانی می‌توانید شلیک کنید. قابلیت دیده شدن اندک به شما امکان می‌دهد نزدیک‌تر شوید».

در واقع، این الگو در جنگ روسیه و اوکراین نیز وجود داشته است. هر دو هواپیما‌های روسی و اوکراینی از ترس موشک‌های پیشرفته زمین به هوا مانند اس-۴۰۰ روسیه و پاتریوت آمریکایی، به جای نفوذ به حریم هوایی دشمن، در دو طرف خط مقدم خود باقی مانده اند. حتی اگر Su-۳۵ واقعاً سوپرمانورپذیر باشد – که هنوز در نبرد واقعی ثابت نشده است – جنگ اوکراین فرصتی برای نمایش آن فراهم نکرده است.

Su-۳۵ اسنایپر بهتری است

از بخت بد اوکراین، Su-۳۵ در نبرد‌های هوایی فراتر از برد بصری و همچنین درگیری تن به تن به شدت مرگبار است. اول از همه، Su-۳۵ ممکن است F-۱۶ را قبل از اینکه افعی متوجه Flanker-E شود، شناسایی کند. بنا به گفته سازنده اش، تیخومیروف، رادار Irbis-E جنگنده روسی می‌تواند اهداف هوایی را تا فاصله ۴۰۰ کیلومتری شناسایی کند.

Irbis یک تکنولوژی بسیار پیشرفته نیست. در واقع یک سیستم آرایه اسکن الکترونیکی غیرفعال (PESA) است که از یک فرستنده/گیرنده برای انتشار یک پرتو واحد روی یک فرکانس واحد از طریق چندین آنتن استفاده می‌کند. این امر به پرتو راداری امکان می‌دهد بدون نیاز به چرخش مکانیکی آنتن ها، به صورت الکترونیکی در جهات مختلف هدفگیری کند. این رادار به اندازه رادار‌های AESA که در بسیاری از جنگنده‌های غربی مورد استفاده قرار می‌گیرد – از جمله تازه‌ترین مدل‌های F-۱۶ Block ۷۰ و Block ۷۲ – که از چندین فرستنده برای انتشار سیگنال‌های متعدد در فرکانس‌های مختلف به طور همزمان استفاده می‌کنند، پیشرفته نیست.

رادار‌های AESA می‌توانند چندین هدف را ردیابی کنند و کمتر در برابر پارازیت و جمینگ آسیب پذیر هستند. با این حال، اوکراین F-۱۶‌های مجهز به AESA را دریافت نمی‌کند. رادار AN/APG-۶۶ (V) ۲ جنگنده F-۱۶ MLU یک سیستم پالس داپلر قلاب شده با آنتن‌های هدایت مکانیکی است که اسکن آهسته تری را با یک فرکانس در هر زمان ارائه می‌دهد. تانهیل می‌گوید: «پالس داپلر فریاد می‌زند که یک تکنولوژی قدیمی دهه هشتادی است».

علاوه بر این، رادار Su-۳۵ قدرتمندتر است. به گفته تانهیل، این رادار دارای توان ۵ کیلووات در مقایسه با تنها ۷۷۰ وات برای AN/APG-۶۶ (V) ۲ است. «من نمی‌گویم که می‌تواند پنج برابر دورتر یا ده برابر دورتر را ببیند، اما می‌تواند بسیار دورتر از APG-۶۶ ببیند».

انگار که رادار برتر کافی نیست، Su-۳۵ موشک‌های بهتری نیز دارد. R-۳۷ دارای برد تشخیص هدف تخمینی ۴۰۰ کیلومتر را دارد، در حالی که برد R-۷۷-۱ حدود ۱۱۰ کیلومتر اعلام شده است. این موشک‌های با قابلیت قفل فعال «شلیک کن و فراموش کن» به سمت حوالی هدفشان می‌روند و سپس از رادار خود برای نابود کردن آن استفاده می‌کنند.

اینکه این موشک‌ها در چنین برد‌هایی تا چه اندازه‌ای مؤثر هستند جای بحث دارد، اما در برابر جت‌های قدیمی اوکراین، Su-۳۵ کشنده بوده است. Su-۳۵ و Su-۳۰SM که در ارتفاع ۳۰،۰۰۰ پایی در پشت خطوط روسی با احساس ایمنی کامل پرواز می‌کنند، با رادار Irbis خود روی جت‌های اوکراینی قفل کرده و سپس موشک‌های R-۳۷ و R-۷۷-۱ را شلیک می‌کنند. جنگنده‌های اوکراینی مجهز به موشک‌های R-۲۷ متعلق به دوران شوروی با برد حدود ۸۰ کیلومتر هستند. این سلاح‌های اوایل دهه ۱۹۸۰ از رادار نیمه فعال استفاده می‌کنند که نیاز دارند که هواپیمای اوکراینی، هدف را به طور مداوم با پرتو راداری روشن کند.

بر اساس گزارشی که در نوامبر ۲۰۲۲ توسط اندیشکده مؤسسه Royal United Services بریتانیا منتشر شد، «خلبانان اوکراینی تأیید می‌کنند که Su-۳۰SM و Su-۳۵S روسیه از نظر فنی کاملاً از هواپیما‌های جنگنده نیروی هوایی اوکراین پیشی گرفته‌اند». در سراسر طول جنگ، جنگنده‌های روسی اغلب توانسته‌اند به قفل راداری دست یابند و موشک‌های R-۷۷-۱ را از فاصله بیش از ۱۰۰ کیلومتری به سمت جنگنده‌های اوکراینی پرتاب کنند. اگر چه چنین شلیک‌هایی احتمال اصابت کمی به هدف دارند، اما خلبانان اوکراینی را مجبور می‌کنند تا حالت دفاعی داشته باشند یا خطر هدف قرار گرفتن را در حالی که هنوز دور از برد مؤثر خودشان هستند، را به جان بخرند، و چند مورد از این شلیک‌های از راه دور روس‌ها نیز به هدف خورده اند».

ایالات متحده با تسلیح اف-۱۶‌های اوکراین به موشک هوا به هوای پیشرفته میان برد AIM-۱۲۰ موافقت کرده است، موشکی که اولین بار در سال ۱۹۹۱ معرفی شد. در حالی که وب سایت نیروی هوایی ایالات متحده برد AMRAAM را بیش از ۳۲ کیلومتر ذکر کرده است تخمین زده می‌شود جدیدترین نسخه به نام AIM-۱۲۰D بردی در حدود ۱۶۰ کیلومتر داشته باشد که از R-۷۷ بهتر است، اما نه بهتر از R-۳۷. دولت اوکراین در سپتامبر ۲۰۲۳ اعلام کرد که AMRAAM‌های آن بردی در حدود ۱۶۰ تا ۱۸۰ کیلومتر دارند که به AIM-۱۲۰D اشاره می‌کند.

نتیجه گیری نهایی

نتیجه یک دوئل موشکی دوربرد بین Flanker-E و Viper به عوامل زیادی بستگی دارد، از جمله کیفیت پارازیت انداز‌های هوابرد و فریبگرها، کیفیت ترکیب این جنگنده‌ها با رادار‌ها و موشک‌های زمینی و هماهنگی بین سو-۳۵‌ها و هواپیما‌های رادار هوابرد روسی A۵۰.

و هنوز عوامل دیگری وجود دارد که ممکن است تا زمانی که نبرد واقعی رخ ندهد، آشکار نشوند. F-۱۶ که به پیوند داده لینک ۱۶ (که استاندارد ناتو است) مجهز شده است، احتمالاً از قابلیت شبکه سازی بهتری نسبت به Su-۳۵ برخوردار است. این امر همکاری Viper‌ها با سایر پلتفرم‌های های هوایی و زمینی، از جمله دریافت هشدار اولیه و داده‌های هدف گیری از سایر سنسور‌ها را آسان‌تر می‌کند. در حالی که هواپیما‌های پیشرفته روسی نیز دارای پیوند‌های داده هستند، تهاجم روسیه به اوکراین با معضل سیستم‌های ارتباطی غیرقابل اعتماد و فرماندهی و کنترل بدون انعطاف مواجه شده است.

حتی اگر اف-۱۶‌های اوکراینی از نظر تعداد و برد در جایگاه ضعیف تری قرار گیرند، می‌توانند در ارتفاع پایین پرواز کنند تا از شناسایی رادار در بحبوحه شلوغی روی زمین جلوگیری کنند و سپس از داده‌های حسگر سایر پلتفرم‌ها برای پرتاب AIM-۱۲۰ به سمت هواپیما‌های روسی استفاده کنند. تانهیل می‌گوید: «روس‌ها ممکن است به سخت‌ترین راه بفهمند که پیوند داده به علاوه AMRAAM چقدر خوب است».

یا شاید اف-۱۶‌های اوکراینی سعی کنند تا حد امکان از درگیری هوایی اجتناب کنند. در عوض، آن‌ها ممکن است به عنوان پلتفرم‌های هوا به زمین، که موشک‌های ضد تشعشع HARM علیه رادار‌های دفاع هوایی روسیه، و موشک‌های کروز و بمب‌های گلایدری علیه پل ها، انبار‌های تدارکات و پست‌های فرماندهی روسیه شلیک می‌کنند، ارزشمندتر تلقی شوند. برای روسیه، تهدیدی که توسط Su-۳۵ ایجاد می‌شود، F-۱۶‌ها را تحت کنترل نگه می‌دارد. به همین خاطر دوئل بین دو فروند از تواناترین جنگنده‌های جهان ممکن است به بن بست ختم شود.

دیگر خبرها

  • دوئل جنگنده‌ها؛ افعی آمریکایی بهتر است یا مهاجم روسی؟
  • (ویدئو) تانک پیشرفتهٔ آمریکایی در خیابان‌های مسکو
  • وضعیت دریاچه ارومیه برخلاف خوش‌بینی‌ها بحرانی است!
  • «پلن بی» آمریکا در برابر انصارالله چیست؟
  • آیا بارورسازی ابرها در کشورهای همسایه باعث بارش سیل‌آسا در ایران شد؟
  • هشدار صنعاء نسبت به توطئه‌های آمریکا برضد یمن
  • یمن سرنگونی پهپاد آمریکایی و حمله به کشتی انگلیسی را تأیید کرد
  • انصار الله یک کشتی انگلیسی را هدف قرار داد و یک پهپاد آمریکایی را سرنگون کرد
  • ایران برای ایجاد یک پایگاه دائمی در دریای سرخ تلاش می‌کند
  • عقب نشینی ناوهواپیمابر و یک ناوشکن آمریکایی از دریای سرخ